چکیده کتاب تسلط بر چرخه بازار اثر هاوارد استنلی مارکس
مقدمه
هر تاجر موفقی به این امر واقف است که مطالعه کتاب های مفید می تواند دانش و توانایی انسان را بالا ببرد. مشاهده علل شکست و پیروزی افراد موفق می تواند زمینه سازی برای پیروزی و موفقیت ما باشد. اگر زمان کافی برای مطالعه کتاب های مختلف ندارید، می توانید با خواندن خلاصه آنها از مطالب مهم و کلیدی کتاب، در کوتاه ترین مدت بهره مند شوید.
هم اکنون خلاصه کتاب “تسلط بر بازار” را با هم مرور می کنیم.
خواندن این کتاب چه فوایدی دارد؟
- پس از مطالعه این کتاب با چرخه های بازار آشنا می شوید.
- به کمک این کتاب قادر هستید جایگاه خود را در بازار بورس شناسایی کرده و جایگاه آینده خود را مشخص نمایید.
- متوجه می شوید کاهش یا افزایش قیمت سهام چه تاثیری بر عملکرد بازار دارد.
- یاد می گیرید چرا لازم است گاهی سرمایه گذاران خلاف جهت جریان های مالی حرکت کنند.
- می فهمید چرا گاهی به دنبال پیشرفت، شکست و ناکامی پیش می آید.
- یاد می گیرید چرا بازارهای بدون ریسک، می توانند پر ریسک ترین بازار باشند.
- روش های مفیدی را برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق یاد می گیرید.
نویسنده کتاب “تسلط بر چرخه بازار” کیست؟
نویسنده این کتاب هاوارد استنلی مارکس “Howard Stanley Marks” یکی از بزرگترین سرمایه گذاران مشهور وال استریت است. او در این کتاب سعی داشته به بیانی ساده خواننده را با روش های تجزیه و تحلیل بازار بورس آشنا کرده و با معرفی این بازار، سرمایه گذاران را برای کسب سود بیشتر راهنمایی کند.
معرفی چرخه بازار و راهکاری برای شناخت و پیش بینی آن
به طبیعت نگاه کنید و به چرخه های آشنای طبیعت دقت کنید. شب و روز و تغییر فصل ها دو چرخه آشنا هستند که ما پیوسته با آنها سروکار داریم. نکته مشترک در این چرخه ها نظم است که باعث می شود ما بتوانیم به راحتی آنها را پیش بینی کنیم. مثلا همیشه بعد از شب، روشنایی روز است و بعد از زمستان بهار از راه می رسد. هیچ عامل خارجی قدرت ایجاد تغییر در نظم این چرخه ها را ندارد.
در بازار بورس نیز چرخه هایی وجود دارند اما با این نظمی که در طبیعت مشاهده می کنیم پیش نمی روند. به این معنا که ما نمی توانیم یک قانون تعریف شده برای نظم بازار داشته باشیم. در چرخه بازار قادر نیستیم به یقین مشخص کنیم چه زمانی بازار مثبت است یا منفی خواهد شد. برای مثال گاهی می توانیم در یک دیدگاه بلندمدت بازار را مثبت ارزیابی کنیم اما در طول این زمان، روزهای منفی را نیز تجربه خواهیم کرد. بنابراین نمی توان به صورت قاطع نظمی را برای بازار پیش بینی کرد اما می توانیم حدس بزنیم به کدام سو “تمایل” دارد.
تمایل مجموعه ای از محاسبات و ارزیابی های یک سرمایه گذار آگاه و با تجربه است که با توجه به آنها امکان احتمال وضعیت بازار را پیش بینی می کند. برای مثال معمولا زمانی که قیمت ها تا تراز ناپایداری رشد کرده اند و سرمایه گذار به بازار خوش بین است، ناگهان نزول قیمت اتفاق می افتد. الته زمان دقیق این نزول و شدت و ضعف آن مشخص نیست اما بهرحال یک سرمایه گذار با تجربه می تواند در این شرایط حباب، میزان رکود را برای پورتفولیوی مشخص نماید.
تاثیر زمان بر چرخه های بازار بورس
شاید این سوال مطرح شود که چگونه می توان عملکرد چرخه های بازار را شناسایی کرد؟ در پاسخ می شود این چرخه ها را به تاریخ تشبیه کرد. مارک توآین “Mark Twain” نویسنده آمریکایی در این خصوص می گوید:« تاریخ تکرار نمی شود اما وقایع مشابهی را پدید می آورد».
برای نمونه می توان به حباب “دات کام” و رکود ناگهانی آن در سال های 1995 تا 2002 اشاره کرد. در اواسط سال 1990، اینترنت جایگاه ویژه ای در ایالات متحده پیدا کرده و استفاده از آن بسیار زیاد شد. همه باور داشتند با وجود اینترنت وضعیت کسب و کار به شدت رونق می گیرد. سرمایه گذاران بزرگ و ریسک پذیر به سرعت شروع به سرمایه گذاری در شرکت های آنلاین نمودند. در این شرایط قیمت سهام به شدت بالا رفت. از آنجایی که صندوق های سرمایه گذاری پرخطر سودی سه برابر داشتند همه سرمایه گذاران به این صندوق ها هجوم آوردند و تعداد شرکت های آنلاین روز به روز بیشتر می شد. در این شرایط حباب تشکیل شد و در نهایت شرکت های زیادی با شکست مواجه شدند. قیمت سهام سقوط کرد و بسیاری از سرمایه گذاران ریسک پذیر 100% سرمایه خود را از دست دادند. اتفاقی که هیچ کس انتظار آن را نداشت به وقوع پیوست و حباب دات کام ترکید.
قابل ذکر است که بازار های سرمایه گزاری ریسک پذیر در 20 سال اخیر رشد کرده است اما در عین حال در کوتاه مدت نوسانات زیادی نیز نداشته است. اکثر بازارها و نظام های اقتصادی کم وبیش از این الگو تبعیت می کنند. چنین الگوهایی دارای رشد تدریجی هستند. این رشد تدریجی را که در طول یک دوره زمانی طولانی ادامه پیدا می کند “رشد نرخ مدت دار” می نامیم. البته این روند در کوتاه مدت با نوساناتی همراه خواهد بود.
عامل اصلی نوسانات کوتاه مدت در بازار
وجود انسان با احساس سرشته است. انسان ها خودشان را با احساسات معرفی می کنند. حتی آنهایی که به عنوان انسان بی تفاوت شناخته می شوند در واقع با احساس بی تفاوتی خود را معرفی می کنند. پس از موجودی که سراسر احساس است انتظار نداریم بتواند کاملا منطقی عمل کند. این توضیحات را بیان کردیم تا بگوییم در بازار خرید و فروش سهام، حتی سرمایه گذاران بزرگ نیز احساسی عمل می کنند. و همین موضوع باعث ترکیدن حباب دات کام شد. در سال 1995 تا سال 2000 که سهام رشد قابل ملاحظه ای داشت، بسیاری از سرمایه گذاران تحت تاثیر این روند صعودی که گمان می بردند تا ابد ادامه خواهد داشت دچار توهم و احساسات اشتباه شدند. اما این روند صعودی دوام نیافت.
متاسفانه سرمایه گذاران جوان از تجارب گذشته استفاده نمی کنند و می خواهند وانمود کنند که اکنون بازار شرایطی متفاوت با گذشته دارد. این تصور در میان آنها مانند چرخه ای اشتباه به حرکت در آمده و سبب می شود همگی به سمت خرید سهام با قیمت های غیر منطقی روی آورند.
پس از مدتی باز احساسات نادرست بر آنها حاکم می شود و این بار با خودشان فکر می کنند شاید سهام به اندازه کافی رشد کرده و زمان سقوط قیمت فرا رسیده است. این بار سیلی از سرمایه گذاران نگران برای فروش هجوم می آورند. این نشان می دهد که انسان، این موجود احساسی نمی تواند در برابر تفکرات جمعی مقاومت کند.
برای نمونه نیوتن در سال 1720 ریاست ضرب سکه در انگلستان را به عهده داشت. در آن زمان سهام شرکت “South Sea” در قیمت 128 پوند ثابت ماند. سپس ناگهان افزایش یافت. نیوتن که متوجه شد این افزایش قیمت بخاطر سرمایه گذاری های پرخطر بوده است بنابراین سرعا سهام 7000 پوندی خود را فروخت. در ماه ژوئن قیمت سهام به 1050 رسید و تا سپتامبر به کمتر از 200 پوند رسید. در اینجا نیوتن نتوانست در برابر تفکرات جمعی مقاومت کند و مجدد سهام خود را خرید و به شدت ضرر کرد.
نتیجه ای که از این درس گرفته می شود این است: ” شاید نمی توان در برابر تفکرات جمعی مقاومت کرد، اما می توان را ه حل های عاقلانه ای را برای غلبه بر احساسات در این شرایط ، حداقل در بعد فردی، پیدا کرد”.
رفتار عاقلانه در برابر ریسک بازار چیست؟
هر روز سرمایه گذاران به تحلیل و بررسی وضعیت بازار می پردازند اما تعداد کمی از آنها این تحلیل ها را در شرایط کنونی بازار پیاده می کنند. این گروه سرمایه گذاران برتر هستند. در دوره ای که صعود بازار منطقی نیست، سود سرمایه گذاران کاهش می یابد. زیرا یک عده برای خرید هجوم می آورند و در مقابل، فروشندگان با قیمتی نجومی سهم ها را می فروشند و سود می برند.
در نتیجه بهتر است تحت تاثیر جملاتی مانند: ” بازار سقوط نمی کند” و “این بار شرایط متفاوت است”قرار نگیرید و جانب احتیاط را نگه دارید. از سوی دیگر کسانی که در بازار بورس مال باخته اند در شرایط سقوط می ترسند و کنار می کشند. اما غافل از این امر هستند که بازار در آغاز صعودی دوباره قرار گرفته است.
واقعیت این است که خطرناک ترین شرایط بازار وقتی است که کمترین ریسک مشاهده می شود. بازار مسکن نیز به همین صورت است یعنی حتی در شرایط رکود قیمت مسکن، جمعیت زیاد می تواند باعث افزایش تقاضا برای مسکن می شود. با اینکه تفکر جمعی می گفت که دیگر مسکن به شرایط اولیه برنمی گردد اما اینگونه نشد. من و همکارانم یک شرکت خصوصی ساختمان سازی تاسیس کردیم و در همان شرایط سود زیادی بردیم
رابطه بین رشد اقتصادی، ساعات کار و بهره وری
به نظر شما اگر روند بازار همیشه صعودی بود چه می شد؟ احتمالا شما سرمایه گذاری بلند مدت می کردید تا در همین روند تدریجی سود ببرید. بیایید روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی در یک کشور را محاسبه کنیم. دو روش وجود دارد:
- افزایش تعداد ساعات کاری: در مشخص ترین حالت خود با افزایش تعداد کارگران انجام می شود. چون افزایش تولید ناخالص با رشد جمعیت رابطه مستقیم دارد. مثلا پس از جنگ جهانی دوم میزان زاد و ولد به شدت افزایش یافت. پس از 20 سال که این کودکان به سن کار رسیدند اقتصاد ایالات متحده به شدت رشد کرد. افزایش تعداد کارگران و ساعات کاری باعث این رشد اقتصادی شد.
- افزایش بازدهی در ساعت: اواخر دهه 1700 اوایل دهه 1800، ماشین های بخار جای خود را در اقتصاد باز کرده و در عین حال جای کارگران را گرفتند. در این زمان کاری که با صرف زمان زیادی توسط کارگران انجام می شد، این بار با زمان کمتر اما بهره وری بیشتر توسط ماشین ها انجام می گرفت. و نتیجه آن باز همان رشد اقتصادی بود.
از سوی دیگر رکود اقتصادی بلند مدت نیز می تواند رخ دهد. مثلا کاهش تولد در اثر شرایط بد اقتصادی، جنگ یا عدم ازدواج به موقع جوانان، می تواند در بلند مدت رکود اقتصادی را به همراه داشته باشد. در نهایت به این نتیجه می رسیم که چرخه های بلند مدت اعتبار زیادی ندارند و یک سرمایه گذار عاقل بر اساس چرخه های کوتاه مدت تصمیم می گیرد.
پیام اصلی نویسنده
چرخه های بازار بورس، شرکت های منفرد و نظام های اقتصادی از الگوهای مشخصی تبعیت می کنند. آنها در روند بلند مدت تمایل به رشد دارند اما در دل این روند بلند مدت، روندهای کوتاه مدتی قرار دارد که دارای نوسانات مختلفی هستند. یک سرمایه گذار عاقل به روند بلند مدت نگاه می کند اما تصمیمات خود را بر اساس روندهای کوتاه مدت که با نوسان همراه هستند نیز معین می کند.
در پایان نویسنده توصیه می کند که تنها به اخبار روز و گزارش رسانه ها توجه نکنید. بلکه باید به چرخه های گذشته نیز توجه کنید. بسیاری از درس های عملی در پیروزی ها و ناکامی های گذشته گنجانده شده اند.
دیدگاهتان را بنویسید