توضیحاتی پیرامون عبارت «بگذارید سود شما اجرا شود»

بگذارید سود شما اجرا شود (Let Your Profits Run) عبارتی است که معامله گران را ترغیب می کند در برابر تمایل به فروش موقعیت های سودآور خیلی زود مقاومت کنند.

نوسان اجاره سود برای کاهش زود هنگام ضرر است. به گفته بسیاری ، راه کسب درآمد به عنوان معامله گر دنبال کردن در هر دو این توصیه ها است: به برندگان (سود) اجازه دهید روند خود را ادامه دهند و شرط های باخت را قبل از اینکه به ضررهای عمیق تبدیل شوند ، کاهش دهند.

نکات کلیدی

• “بگذارید سود شما اجرا شود” توصیه ای است که به معامله گران می شود تا در برابر انگیزه فروش زود هنگام موقعیت های برنده مقاومت کنند.
• به طور کلی ، سه دلیل اصلی برای فروش یک سرمایه گذار بلند مدت وجود دارد: خرید یک اشتباه بود ، قیمت خیلی سریع افزایش یافته است ، یا قیمت فعلی دیگر توسط اصول پشتیبانی نمی شود.
• احساسات و روانشناسی انسان گاهی اوقات می تواند مانع تصمیم گیری هوشمندانه برای فروش یا نگهداری شود.

درک بگذارید سود شما اجرا شود

در حالی که این توصیه توسط بسیاری ارائه می شود ، اما تعداد اندکی آن را دنبال می کنند. دلیل این امر دشوارتر از آن است که به نظر میرسد. آنها همچنین تمایل دارند که موقعیتهای بزرگ بازنده را حفظ کنند به امید بازگشت دوباره.

برخی از معامله گران به جای اجازه دادن به سود ، ترجیح می دهند یک نقطه خروج هدف داشته باشند که سود از پیش تعیین شده ای را قفل کند. به همین ترتیب ، معامله گران معمولاً از معاملات توقف ضرر استفاده می کنند که در صورت کاهش مقدار مشخصی ، به طور خودکار آنها را قادر می سازد از معامله خارج شوند.

ترید به عنوان یک مهارت دشوار برای تسلط در نظر گرفته می شود و نمی توان آن را در حد یک کلمه ساده خلاصه کرد. معامله گران موفق از بازارهایی که معامله می کنند اعم از سهام ، ارز یا کالاها آگاهی بالایی دارند. دانش در مورد الگوهای معاملاتی معمول چه در مورد اوراق بهادار خاص و چه در کل بازار بسیار حیاتی است. تریدرهای موفق معمولاً این دانش را از طریق آموزش و تجربه در دنیای واقعی کسب کرده اند.

روانشناسی اینکه چه موقع معاملات را بفروشید؟

یکی از دلایلی که مردم توصیه هایی را که به آنها می کنند تلنگر می زنند و ضرر را زود هنگام کاهش می دهند در حالی که خیلی طولانی به مالباختگان می ماند ، مربوط به چیزی است که اقتصاددانان آن رفتار را بیزاری از ضرر دانسته اند. این بدان معنی است که ضرر بالقوه از نظر روانشناختی مضرتر از سود معادل آن است.

در نتیجه ، افراد تمایل خواهند داشت که بازندگان را حفظ کنند و یا حتی با دو برابر شدن امیدشان برای شکستن دوباره ، اغلب خطر بیش از حد را تحمل کنند.

یک سناریوی کاملاً رایج اینجاست: سهام یا ارز را با قیمت 25 دلار خریداری می کنید و قصد دارید در صورت رسیدن به 30 دلار ، آن را بفروشید. به 30 دلار می رسد و شما تصمیم می گیرید که برای یک یا چند سود بیشتر صبر کنید. قیمت به 32 دلار می رسد و طمع بر عقلانیت غلبه می کند. ناگهان قیمت به 29 دلار کاهش می یابد. به خود می گویید فقط صبر کنید تا دوباره به 30 دلار برسد. این هرگز اتفاق نمی افتد.  سرانجام تسلیم ناامیدی می شوید و با رسیدن به 23 دلار با ضرر می فروشید.

در این سناریو می توان گفت که طمع و احساس بر قضاوت منطقی غلبه کرده است. ضرر هر سهم یا ارز 2 دلار بود ، اما در صورتیکه به بالاترین حد خود رسید ، ممکن است 7 دلار سود داشته باشید.

این ضررها ممکن است بهتر از عذاب وجدان نادیده گرفته شود ، اما سوال اصلی این است که دلیل سرمایه گذار برای فروش یا عدم فروش آن چیست. برای حذف ماهیت انسان از معادله در آینده ، استفاده از یک سفارش محدود را در نظر بگیرید که با رسیدن به قیمت هدف شما به طور خودکار فروخته می شود.  حتی نیازی به تماشای بالا و پایین رفتن قیمت نخواهید داشت. با ثبت سفارش فروش ، اخطار می گیرید.

به طور کلی سه دلیل خوب برای فروش وجود دارد:

• خرید در وهله اول اشتباه بود.
• قیمت به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
• قیمت به سطح احمقانه و ناپایدار رسیده است.

اگرچه دلایل اضافی دیگری برای فروش وجود دارد ، اما ممکن است به اندازه تصمیمات سرمایه گذاری عاقلانه نباشد.